My Destiny

My Destiny

My Destiny

My Destiny

وقتی شوهر آدم برنامه نویس باشه

شوهر:  سلام ، من Log in کردم.
زن: لباسی رو که صبح بهت گفتم خریدی؟
شوهر:Bad command or File name
زن: ولی من صبح بهت تأکید کرده بودم
شوهر:Syntax Error, Abort, Retry, Cancel
زن: خوب حقوقتو چیکار کردی؟
شوهر:File in Use, Read only, Tryafter some Time
زن: پس حداقل کارت عابر بانکتو بدهبه من.
شوهر:Sharing Violation, Access Denied
زن: می‌دونی، ازدواج با تو واقعاً یکتصمیم اشتباه بود.
شوهر:Data Type Mismatch
زن: تو یک موجود به‌درد نخور هستی!
شوهر:By Default
زن: پس حداقل بیا بریم بیرون یه چیزیبخوریم.
شوهر:Hard Disk Full
زن: ببینم می‌تونی بگی نقش من توزندگی تو چیه؟!
شوهر:Unknown Virus Detected
زن: بله؟!! مادرم چی؟
شوهر:Unrecoverable Error
زن: و رابطه تو با رئیست؟
شوهر:The only User with Write Permission
زن: تو اصلاً منو بیشتر دوست داری یاکامپیوترتو؟
شوهر:Too Many Parameters
زن: خوب پس منم میرم خونهٔ بابام.
شوهر:Program Performed IllegalOperation, It will be Closed
زن: خوب گوشاتو بازکن، من دیگه برنمیگردم!
شوهر:Close all Programs and Logout foranother User
زن: می دونی، صحبت کردن باتو فایدهنداره، من رفتم.
شوهر:Its now Safe to ShotDown

موزو انشا : عزدواج ( واقعی )

هر وقت من یک کار خوب می کنم مامانم به من می گوید بزرگ که شدی برایت یک زن خوب می گیرم. تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است. حتمن ناسرادین شاه خیلی کارهای خوب می کرده که مامانش به اندازه استادیوم آزادی برایش زن گرفته بود. ولی من مؤتقدم که اصولن انسان باید زن بگیرد تا آدم بشود ، چون بابایمان همیشه می گوید مشکلات انسان را آدم می کند. در عزدواج تواهم خیلی مهم است یعنی دو طرف باید به هم بخورند. مثلن من و ساناز دختر خاله مان خیلی به هم می خوریم. از لهاز فکری هم دو طرف باید به هم بخورند، ساناز چون سه سالش است
هنوز فکر ندارد که به من بخورد ولی مامانم می گوید این ساناز از تو بیشتر هالیش می شود. در عزدواج سن و سال اصلن مهم نیست چه بسیار آدم های بزرگی بوده اند که کارشان به تلاغ کشیده شده و چه بسیار آدم های کوچکی که نکشیده شده. مهم اشق است ! اگر اشق باشد دیگر کسی از شوهرش سکه نمی خواهد و دایی مختار هم از زندان در می آید. من تا حالا کلی سکه جم کرده ام و می خواهم همان اول قلکم را بشکنم و همه اش را به ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم. مهریه وشیر بلال هیچ کس را خوشبخت نمی کند. همین خرج های ازافی باعث می شود که زندگی سخت بشود و سر خرج عروسی دایی مختار با پدر
خانومش حرفش بشود. دایی مختار می گفت پدر خانومش چتر باز بود.خوب شاید حقوق چتر بازی خیلی کم بوده که نتوانسته خرج عروسی را بدهد. البته من و ساناز تفافق کرده ایم که بجای شام عروسی چیپس و خلالی نمکی بدهیم. هم ارزان تر است ، هم خوشمزه تراست تازه وقتی می خوری خش خش هم می کند! اگر آدم زن خانه دار بگیرد خیلی بهتر است و گرنه آدم مجبور می شود خودش خانه بگیرد. زن دایی مختار هم خانه دار نبود و دایی مختار مجبور شد یک زیر زمینی بگیرد. می گفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته اند پایین! اما خانوم دایی مختار هم می خواست برود بالا! حتمن از زیر زمینی می ترسید .
ساناز هم از زیر زمینی می ترسد برای همین هم برایش توی باغچه یک خانه درختی درست کردم. اما ساناز از آن بالا افتاد و دستش شکست. از آن موقه خاله با من قهر است. قهر بهتر از دعواست.آدم وقتی قهر می کند بعد آشتی می کند ولی اگر دعوا کند بعد کتک کاری می کند بعد خانومش می رود دادگاه شکایت می کند بعد می آیند دایی مختار را می برند زندان! البته زندان آدم را مرد می کند.عزدواج هم آدم را مرد می کند، اما آدم با عزدواج مرد بشود خیلی بهتر است! این بود انشای من

چقدر عاشق همسر (معشوق) خود هستید؟

با این تست میتونید به عمق عشقی که نسبت به همسر یا معشوق خود دارید پی ببرید پس سوالات رو به دقت بخونید و جواب بدید.

برای پاسخ دادن یکی از جواب‌های زیر رو انتخاب کنید:

به هیچ وجه=۱ امتیاز، تقریبا=۲ امتیاز، خیلی زیاد=۳ امتیاز

۱ـ من حامی رفاه و سلامتی او هستم.
۲ـ من با او رابطه پرشور و حرارتی دارم.
۳ـ میتونم در مواقع نیاز، روی کمکش حساب کنم.
۴ـ میتونه در مواقع نیاز، روی کمکم حساب کنه.
۵ـ مایلم اموال و دارایی‌هایم رو با او شریک بشم.
۶ـ از لحاظ عاطفی حمایتم میکنه.
۷ـ من هم از لحاظ عاطفی حمایتش میکنم.
۸ـ ارتباط خوبی با هم داریم.
۹ـ من براش ارزش زیادی قائلم.
۱۰ـ من به او احساس نزدیکی و صمیمیت میکنم.
۱۱ـ رابطمون خوب و راحته.
۱۲ـ احساس میکنم واقعا اونو درک میکنم.
۱۳ـ او هم واقعا منو درک میکنه.
۱۴ـ واقعا بهش اعتماد دارم.
۱۵ـ مسائل شخصی خودمو با او در میون میذارم.
۱۶ـ فقط با دیدن او هیجان زده میشم.
۱۷ـ طی روز مدام به او فکر میکنم.
۱۸ـ رابطمون خیلی رمانتیکه.
۱۹ـ اونو خیلی جذاب میبینم.
۲۰ـ اونو بسیار آرمانی میبینم.
۲۱ـ نمیتونم تصور کنم که شخص دیگه‌ای بجز او، منو اینقدر خوشحال کنه.
۲۲ـ ترجیح میدم تمام زندگیم رو در کنار او باشم.
۲۳ـ هیچ چیز دیگه مهمتر از رابطه من با او نیست.
۲۴ـ گفتگوی خودمونی با او رو به طور خاصی دوست دارم.
۲۵ـ در رابطه ما یک چیز جادویی وجود داره.
۲۶ـ من عاشق او هستم.
۲۷ـ نمیتونم زندگی رو بدون او تصور کنم.
۲۸ـ رابطمون خیلی احساسیه.
۲۹ـ وقتی فیلم رمانتیک میبینم به او فکر میکنم.
۳۰ـ درباره او رویاپردازی میکنم.

خوب حالا سوالات ۱۵ـ۱ را جداگانه جمع بزنید و سوالات ۳۰ـ۱۶ رو هم جداگانه.جواب هارو هم جداگانه بنویسید و به ادامه مطلب بروید ادامه مطلب ...