معرفی بهترین چت روم فارسی
سلام دوستان عزیز
کسانی که علاقه مند به چت در یک سایت با بهترین امکانات و محیطی سالم هستند میتونن به آدرس زیر سر بزنن
می توانید از انجمن های گفتگو و سایر امکانات این سایت استفادکنید
سلام دوستان عزیز
کسانی که علاقه مند به چت در یک سایت با بهترین امکانات و محیطی سالم هستند میتونن به آدرس زیر سر بزنن
می توانید از انجمن های گفتگو و سایر امکانات این سایت استفادکنید
نزدیکی است
در این
خدایی که
نام
به
آغاز روز:
*امروز روز خداست وهمه کار هايم رنگ وبوي خدايي دارد*
*هر روز برکت و نعمت خدا را در زندگي ام مشاهده مي کنم*
*با شور و شوقي فراوان و ايماني نيرومند بيرون مي روم*
* تا آنچه را که بايد به دست من صورت گيرد به انجام رسانم*
در طول روز:
*تنها خدا منشا توانگري و برکت بيکران من است.روزي ام از خداست*
*هم اکنون همه چيز و همه کس مرا توانگر مي سازد*
*هميشه به ياد دارم خدايي ثروتمند دارم که هميشه مرا به ياد دارد*
*خدا عاشق و مشتاق من است*
*من از هيچ چيز نمي ترسم زيرا خليفه خدا هستم*
* وتمام نعمت هاي الهي از آن من است*
*و کمتر از بهترين را نمي خواهم*
*تسليم شکست نمي شوم ،با تمام نيرو ودر کمال ثبات و پايداري به پيش مي روم *
*آن قدر ايستادگي مي کنم تا آرزو هاي قلبي و الهي ام را به دست آورم*
*هيچ چيز منفي در زندگي من راه ندارد زيرا مسئو ليت همه امور با خداست*
پایان روز:
*اين روز را رها مي کنم تا برود*
* خداي مهربان فقط خوبي هاي اين روز را برايم نگاه مي دارد*
*و ما بقي آن نا پديد مي شود*
*و براي فر دايي بهتر و زيبا تر آماده مي شوم*
*من به خواب مي روم اما خداي من بيدار مي ماند تا مسا يلم را با نظم الهي حل کند*
* ومرا به موفقيت وشادماني و توانگري برساند*
فرا رسیدن ماه مبارک رمضان بر همه عزیزان مسلمان مبارک باد
خدا جونم دوستت دارم
تبسمی سبز از پس کوچه های تنهایی
حضور مبهم دقیقه ها در کنار قاب خالی زمان
کجای این سر زمین خیالی از آن ماست
که چکاوک های به خون نشسته نوای بلبلان را سر می دهند
چه آسان خشک شد چشمه زلال باغ مادر بزرگ
و چه ساده نقش بست سایه تنهایی یک صندلی بر روی دیوار نم گرفته
کجای این زندگی مال من است
که سپیده پاک آزادیش سیاهی دیوانگی را سر میدهد
من کجای این زمین خاکی ایستاده ام!
صداي چک چک اشکهايت را از پشت ديوار زمان مي شنوم
و مي شنوم که چه معصومانه در کنج سکوت شب ، براي ستاره ها ساز دلتنگي مي زني
و من مي شنوم مي شنوم هياهوي زمانه را که تو را از پريدن و پرکشيدن باز مي دارد
آه ، اي شکوه بي پايان اي طنين شور انگير
من مي شنوم به آسمان بگو که من مي شکنم ! هر آنچه تو را شکسته
و مي شنوم هر آنچه در سکوت تو نهفته
سلام دوستای گلم بعد از یک مدت طولانی برگشتم
آخه یکم درگیر بودم دلم برای همتون تنگ شده
اینم آدرس وبلاگ دوم من هست خوشحال میشم اونجام بهم سر بزنید
از یک طرف عرب ستیزترین ملت گیتی هستیم و از طرف دیگر گذرنامه های تک تکمان ممهور است به مهر سفارت امارات متحده عربی در جوانی و کهنسالی!
از آن طرف دم زدن از وطن پرستی و تمدن ۲۵۰۰ ساله مان گوش فلک را کر کرده و از این طرف به سختی توان جمع کردن یک میلیون امضا برای جلوگیری از تغییر نام خلیج فارس را داریم!!!!! در همان حال که به راحتی نیم میلیون پیامک در یک ساعت برای عادل فردوسی پور و برنامه اش میفرستیم!.
زنده باد خلیج همیشه فارس
دستت و بزار تو دستم تا بریم بالای ابرا
تا همونجا که خدا هست پیش بادبادک زیبا
نگاهت به آسمونه رسیدی به عمق دریا
دل من همیشه خیره به طلوع صبح فردا
تو میگی تا آسمونا راهی نیست میشه یه کار کرد
دل من اما میترسید غم و برداشت و فرار کرد
یهو یک دست طلایی از تو آسمون صدام کرد
گفت بزرگ کن دلت ومیشه یه فکری واسه راه کرد
به صدا که گوش دادم دیدم صدا چه آشناست
صدای پاکی و نوره صدای خدا خداست
نور دست تا ته راه و پر از روشنایی کرد
پر از گلهای شقایق نرگس و عقاقی کرد
پریدم روی ماهش رو از همینجا بوسیدم
آخه اون خدای من بود چطوری نفهمیدم
ای خدا نگاهی کن به عاشقای بیگناه
دلای شکسته پاک و نجیب و بی پناه
نگاه کن عشق ما دریای سفید و پاکیه
واسه دلای ما همین نگاهت کافیه
واسه دلای ما همین نگاهت کافیه
خدایا قلب کوچکم را وسعت بخش تا بتوانم بزرگی ات را درک کنم.
تا بتوانم در دریای بزرگی و پاکی و مهربانیت قرق شوم.
بالهای ناتوانم را نیرو بخش تا بتوانم به سوی تو پرواز کنم.
به سوی تو که بزرگترین لذت آشنایی هستی.
روز جهانی عشق بر تمام عاشقان دنیا مبارک باد
چه عزیزه واسه تو تن زدن به شب و کوچه
همه دارو ندارم بی تو بی تو هیچ و پوچه
تو همه کارو کس این عاشق بی سر زمینی
آرزوم اینه که یک بار پای گریه هام بشینی
گریه های این غریبه عادت شده میدونم
اما من نمیشه حتی بی تو یک نفش بمونم
نمیشه تو هیچ غروبی من به یاد تو نشینم
حتی یک شبم نمیشه خواب چشمات و نبینم
خوب و بد هر جوری باشی عاشق خواستنی هاتم
عاشقم عاشق اشکات گم و گیج خندهاتم
تو همه کارو کس این عاشق بی سرزمینی
مهربونی اگه حتی پای گریه هام نشینی
مهربونی اگه حتی پای گریه هام نشینی
مهر و آبان تمومه آذر بیاد میمونه
آخه ماه یارمه تولد شاهمه
نه روز اول رفته دهم باید بمونه
روز دهم عزیزه همه جا گل میریزه
تولد عزیزم شهر و به هم میریزم
ماه و میارم پایین ستاره به پاش میریزم
تولدت مبارک رنگین کمون مهربون
دلم فدای عشقت تویی عزیز تر از جون
چیزی که من ندارم به پای تو بریزم
قلبم بر دار ببر هدیه به توست عزیزم
عزیزم تولدت مبارک
امیدوارم بازم بتونم تولدت رو توی وبلاگم جشن بگیرم
تولد تولد تولدت مبارک مبارک مبارک تولدت مبارک
بیا شمع هارو فوت کن که ۱۰۰ سال زنده یاشی
عزیزمن میخوام این و بدونی
برای من تو ماه آسمونی
برای من عزیزو مهربونی
دلم میخواد که پیش من بمونی
بمن بگو همونم که میخواستی
منم بهت میگم هرچی که خواستی
آرزوهام با تو چه رنگی داره
دلم بدون تو چه بیقراره
دوستت دارم تا ته بینهایت
عزیزمن تولدت مبارک
مینویسم برایت به رنگ ایلیا تا بدانی که دوستت دارم
عشق زندگی در چارچوب یک تصویر است
تصویری از جنس بهار که در چشمان تو خزانی ندارد
عشق شنا کردن در عمیق ترین نقطه دریاست
چون تو مطمعنی که قرق شدن ندارد
عشق آغاز تمام نا تمام هاست
چون تو مطمعنی که پایانی ندارد
عشق داد کشیدن در یک چهار دیواری است
چون تو مطمعنی که انعکاس صدایش تمامی ندارد
عشق نفسی عمیق زیر آب است
چون تو مطمعنی خفگی ندارد
عشق پرواز از نوک کوه است
چون تو مطمعنی سقوطی ندارد
عشق بازی بزرگ زندگیست
گرچه تو مطمعنی بازنده دارد ولی
تو مطمعنی بازنده برنده همیشگی است
دوست دارم پرواز کنم تا که از میان ابرها بگذرم و به وسعت عشق تو دست یابم
دوست دارم که تنها در گوشه ای خلوت گزینم تا که شاید ذره ای از زجرهایت را حس کنم
دوست دارم در نگاه عاشقت قرق شوم تا که شاید گرمی اشکهایت را لمس کنم
دوست دارم زیر دوش آب سرد ساعتی بی اختیار بایستم تا که شاید تلخی آن لحظه را زندگی کنم
دستم را در زیر خاکستر خاموش عشقت فرو بردم اما سوختم
سوختم از آتش روشن زیر خاکسترت
به جشن تولدم خوش آمدید
سلام به تمامی دوستای گلم امروز تولد منه ۲۲ساله شدم دیگه دارم پیر میشم کم کم
از دوستای گلم که سر میزنن میخوام که به مناسبت تولدم یک شعر بهم هدیه بدن
داداش امید عزیزم تولدت مبارک
تقدیم به بهترین برادر دنیا که واسم خیلی عزیزه
داداش امید تولدت مبارک ایشالا ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ سال زنده باشی
خیلی خیلی دوستت دارم
خواهرت المیرا
اینم کادوم تقدیم به بهترین داداش دنیا
عشق من دیگه دلش برای من تنگ نمیشه آخه دوستم نداره گذاشت و رفت تا همیشه
دیگه نیستش اون همه عاشق و شیدا عاشقی دل واپس امروز و فردا
میدونین سخته بگم مقصرم که اون نبود دلم من دیوونه شد به همه چی پشته پا زد
حالا دیگه نمیخواد من و به این سادگی ها آخه حق داره عزیزم که بگه دیگه نیا
دل من حقشه که از دوریا زار بزنه میدونم پشیمونه میخواد که فریاد بزنه
میدونین خیلی دوستم داشت ولی من نفهمیدم سنگ زدم به قلب پاکش از غمش نرنجیدم
ولی نه اینکه دلم میخواست که اینطوری بشه به خدا نفهمیدم نفهمیدم نفهمیدم
حالا دیگه نمیاد هر چی که التماس کنم نمیدونین چقدر دلم میخواد که خودم و قصاص کنم
حالا که فکر میکنم خاطره هام میشه عذاب شب مهمونی ... تو خونه ... مکان قرارمون میشه سراب
چقدر بوسه دادیم یواشکی به همدیگه وای خدا کاشکی پاشم همه بگن خواب میدیده
دل من برای اون روزا داره پر میزنه نیمکت تنهای پارکم داره از دوریه ما زار میزنه
کافی شاپ هم دیگه مثل قدیما شلوغ نشد دیگه از وقتی که رفته اونجا هم جهنمه
کنار پنجره ام که دیگه هیچوقت نمیرم میترسم که اون موقع واسه کاری تصمیم جدی بگیرم
نمیدونم چی بگم انگاری حرفی ندارم کاش بشه بهش بگم هنوز خیلی دوستت دارم
تقدیم به رنگین کمان زندگیم ساسان
از کوچه پس کوچه های قلبم روی خاک کویر تو پرسه میزنم .
به کجا خواهم رفت لمس دست تو خواب نیست پلها شکسته است.
شبها آسمان هم دیگر لالایی نخواهد گفت.
افسوس گهواره ام خالیست.
تو به یاد چه کسی نشسته ای؟
جاده تاریک است و کوچه بنبست.
سلام دوستای خوبم من ۲ماه نبودم مشکلی داشتم که رفع شد دلم برای همتون تنگ شده بود و از همه کسانی که من رو فراموش نکردن و بهم سر زدن ممنونم و خیلی دوستشون دارم امیدوارم غیبت طولانی من رو ببخشید
بیایید چتری باشیم برای هم که هنگام باران دیگری نفهمد که چرا خیس نشد
سلام دوستای خوبم سال نو مبارک امیدوارم سال خوبی داشته باشین
ای که دلت پر از غمه دوستت دارم یه عالمه
فکر نکنی کسی دیگه دوستت نداره اینهمه
فدای مهربونیات گریه نکن تو بی صدا
چشمات همیشه به دره تا که بیاد صدای پا
آی آدمهای سنگ شده
دل کسی هنوز برای بی وفایی مثل تو تنگ شده
چطور دلت اومد کسی که اون همه مهربونی بپات گذاشت
تنها بزاری بمونه فراموشی بزاری جاش
فدای تمام پدر مادرهایی که به دست فراموشی سپرده شدن
توی جایی به اسم خانه سالمندان زندانی شدن و همیشه چشمشون به دره تا یک آشنا ببینن
بعضی وقتا ما آدمها چیزهایی رو فراموش میکنیم که عمری بهشون مدیونیم
چطور دلمون میاد؟ چطور میتونیم؟
با این همه سنگ دلی و بی وفایی میتونیم اسم خودمون رو انسان بزاریم؟؟!!!
تقدیم به تمام پدر و مادرهای فراموش شده
Happy Valentine Day
عشق يعني همچو من شيدا شدن
عشق يعني قطره و دريا شدن
عشق يعني ديده بر در دوختن
عشق يعني در فراغش سوختن
عشق از روز ازل تا ابد خواهد بود
جوينده عشق بي عدد خواهد بود
فردا كه قيامت آشكارا گردد
هر دل كه نه عاشق است رد خواهد بود
بدون تو نميتوانم زندگي كنم!
جز ديدار تو همه چيز را فراموش كرده ام.
انگار زندگي ام در اينجا به پايان رسيده.
ديگر چيزي نمي بينم مرا در خود ذوب كرده اي.
حس ميكنم در حال متلاشي شدن هستم
عشق دين من است ميتوانم به خاطر آن بميرم
ميتوانم به خاطر تو بميرم
كيش من كيش مهر است و تو تنها اعتقاد من هستي
تو مرا با نيرويي كه توان مقابله با آن را ندارم افسون كرده اي
برگرفته از نوشته هاي جان كيتس
Valentine بر تمامي عاشقان مبارك
من همونم كه ميگفتي تا ابد با من ميموني
راز يك عشق عجيب رو از توي چشمام ميخوني
من همونمم كه ميگفتي زندگي بي تو حرومه
داشتن دستاي گرمت واسه دلم جنونه
من همونم كه ميگفتي تو بري دنيا ميميره
هر چي قلب پاك و عاشق توي يك شيشه اسيره
من همونم كه ميگفتي تا ابد واسم ميميري
قول ميدي كه تا نفس هست نگات رو ازم نگيري
من همونم كه ميگفتي آسمون رنگ چشاته
به جون مجنون عاشق هر چي ليلي فداته
من همونم كه ميگفتي عاشقي واسم عزيزي
تو ميگفتي كه برم من تو يه دنيا اشك ميريزي
پس چي شد اون همه احساس
گم شده تو قلب سنگي
فكر نكن بي تو ميميرم
فكر نكن خيلي زرنگي
تو من رو گذاشتي رفتي اي هوس باز درو
برو و نگام نكن چي بگم بي چشم و رو
دل تو از اول راه به دلم چقدر دروغ گفت
دل من ولي چه ساده همش از روزاي خوب گفت
دل من ديگه دلت رو لايق عشق نميدونه
برو تا نفس تو سينه است اون دلت تنها بمونه
برو با همون كه گفتي سرنوشت ازم جدات كرد
برو با خيال راحت اين دلم ديگه رهات كرد
الهي بياد يه روزي كه ببينم آه سردت
نفساي آخرت رو از دل خسته زدردت
الهي بياد يه روزي
Merry Christmas and a happy new Year
تولدت مبارک
الهی قربونت بشم امام رضا میدونی چقدر دوستت دارم؟
وقتی پا توی حرمت میزارم دلم یه طوری میشه.
الهی فدات بشم من عاشقتم .
گاهی وقتا به کبوترهایی که روی گنبد طلایی ات میشینن حسودیم میشه.
آخه اونارو خیلی دوست داری و خیلی بهت نزدیکن.
کاش منم یک کبوتر بودم و همیشه روی گنبد طلایی ات مینشستم.
میدونی اون شبی که اومدی به خوابم چه حالی شدم؟
من فقط دستای قشنگت رو دیدم که اون کودک فلج رو شفا دادی.
اما به غیر از من کسی ندید.
حال عجیبی داشتم و سرمست بودم از این خواب.
الهی قربونت بشم هیچوقت با من قهر نکنی.
من خیلی دوستت دارم و دلم برات تنگ شده
همین روزا میام پابوست.
البته اگه قبولم کنی.
امام رضا جونم تولدت مبارک
عشق به ائمه از زیباترین عشق هاست من این رو با تک تک سلولهای بدنم حس کردم
شب های بیقراری یک عکس یادگاری
چشمهای خیس بارون نگاه سرد و هیرون
یک قلب زخم خورده یک حس سرد و مرده
دریای بی تلاطم نگاه تلخ مردم
شکست و بی پناهی موندن سر دوراهی
شکنجه بی گناه خاموشی نور ماه
خاطره های مرده یک دل سر سپرده
دل خسته و ویرون گمشده ای تو زندون
عشقهای پوشالی یک قاب عکس خالی
سرد هوای دوری
وای که چقدر صبوری
قلب های شکسته به دنبال چه می باشید؟
به دنبال عشق می باشید که ذره های شکسته قلبتان را پیوند زند؟
اشتباه نکنید
نگذارید که قلبتان این بار خرد و خاکستر شود.
عشق قلب را پیوند نمیزند بلکه ذره های شکسته را خاکستر میکند.
به دنبال چه می گردید؟
عشق؟
چرا عشق؟
چرا محبت نه؟
عشق دروغ است
حسی است وسوسه انگیز
عشق بیماریست دردی است بی درمان.
مبادا مبتلا شوی که رهایی از آن بسی مشکل تر از دچار شدنش می باشد.
عشق جنون است
دیوانه گیست
چرا میخواهید عاشق شوید؟
پشت دیوارر حیاط
تو سکوت خلوت شب
با صدای نم نم بارون
من در آغوش تو
تو در آغوش من
چه لحظه زیبایی بود تورا بوسیدن
اما زمان کوتاه بود
و یک روز در پشت دیوار حیاط تنها به انتظار نشستم
تکیه بر دیوار زدم و گریه کردم
چون تو دیگر در آغوشم نبودی
تا گرمای تو قلب سردم را دوباره زنده کند
ولی یک خاطره زیبا در پشت حیاط یک ویلا بر جای ماند
حسرت یک بوسه شیرین ز لب هایت مرا دیوانه کرده
آن سیه موی پریشانت مرا ویرانه کرده
حسرت عشقت مرا بیچاره کرده
آن نگاه آتشین تو دل رو دیوانه کرده
مهربانیت مرا با دیگران بیگانه کرده
این دل عاشق مرا تنها به لبخند شیرینت قانع کرده
این سکوتت این دل بیچاره را آواره کرده
از همه کس از همه چیز بی خبر گوشه نشین خانه کرده
پاکی و معصومیت دل را دیگه میخانه کرده
از تب عشقت امید با تو بودن را یه جور افسانه کرده
آخر ای زیبای من رویای شیرینم بگو
این دل دیوانه ام کی عاقبت یارت شود؟
یک روز یک پسر و دختر جوان دست در دست هم از خیابانی عبور میکردند
جلوی ویترین یک مغازه می ایستند
دختر:وای چه پالتوی زیبایی
پسر: عزیزم بیا بریم تو بپوش ببین دوست داری؟
وارد مغازه میشوند دختر پالتو را امتحان میکند و بعد از نیم ساعت میگه که خوشش اومده
پسر: ببخشید قیمت این پالتو چنده؟
فروشنده:360 هزار تومان
پسر: باشه میخرمش
دختر:آروم میگه ولی تو اینهمه پول رو از کجا میاری؟
پسر:پس اندازه 1ساله ام هست نگران نباش
چشمان دختر از شدت خوشحالی برق میزند
دختر:ولی تو خیلی برای جمع آوری این پول زحمت کشیدی میخواستی گیتار مورد علاقه ات رو بخری
پسر جوان رو به دختر بر میگرده و میگه:
مهم نیست عزیزم مهم اینکه با این هدیه تو را خوشحال میکنم برای خرید گیتار میتونم 1سال دیگه صبر کنم
بعد از خرید پالتو هردو روانه پارک شدن
پسر:عزیزم من رو دوست داری؟
دختر: آره
پسر: چقدر؟
دختر: خیلی
پسر: یعنی به غیر از من هیچکس رو دوست نداری و نداشتی؟
دختر: خوب معلومه نه
یک فالگیر به آنها نزدیک میشود رو به دختر میکند و میگویید بیا فالت رو بگیرم
دست دختر را میگیرد
فالگیر: بختت بلنده دختر زندگی خوبی داری و آینده ای درخشان عاشقی عاشق
چشمان پسر جوان از شدت خوشحالی برق میزند
فالگیر: عاشق یک پسر جوان یک پسر قدبلند با موهای مشکی و چشمان آبی
دختر ناگهان دست و پایش را گم میکند
پسر وا میرود
دختر دستهایش را از دستهای فالگیر بیرون میکشد
چشمان پسر پر از اشک میشود
رو به دختر می ایستدو میگویید :
او را میشناسم همین حالا از او یک پالتو خریدیم
دختر سرش را پایین می اندازد
پسر: تو اون پالتو را نمیخواستی فقط میخواستی او را ببینی
ما هر روز از آن مغازه عبور میکردیم و همیشه تو از آنجا چیزی میخواستی چقدر ساده بودم نفهمیدم چرا با من اینکارو کردی چرا؟
دختر آروم از کنارش عبور کرد او حتی پالتو مورد علاقه اش را با خود نبرد.
دلم میخواست تمام آدم های دنیا دلشون صاف بود وطعم عشق را حس میکردن.
طعم درد جدایی رو حس میکردن و میفهمیدن وقتی عاشق از معشوق جدا میشه و معشوق را با کس دیگری میبینه چه حالی میشه.
خدایا چه کار کنم دردم را به کی بگم؟
به هر کسی که میگم هنوز دوستش دارم میگه دیوانه ام.
غم دلم را به کی بگم؟
اما دیگه مهم نیست چون عشق ما یک طرفه است.
من قلب خود را از او پس میگیرم و آنرا در اعماق دلم مدفون میسازم.
شبهای تاریک را دوست دارم چون یاد آور خاطراتی خوب برای من است.
ستاره های آسمان را دوست دارم چون نورشان مثل نور کمی است که در اعماق قلبم سوسو میکند و هنوز امید به زنده ماندن دارد.
ابرها را دوست دارم چون عشق را میفهمند و به حالم گریه میکنند.
سرما را دوست دارم چون آوازی غم انگیز به همراه می آورد.
گرما را دوست دارم چون نگذاشت قلبم مقلوب و سرد شود.
بهار را دوست دارم چون گلهای سرخ به همراه می آورد همان گلی که او دوست داشت.
تابستان را دوست دارم چون گرمایش مانند سوزش عاشقی میباشد.
پاییز را دوست دارم چون به یاد لحظاتی می افتم که او مانند برگهای پاییزی مرا زیر پای خود خرد کرد و من همچنان هنوز عاشقانه دوستش دارم.
زمستان را دوست دارم چون غم های مرا در پشت برفهای سپیدش پنهان میسازد.
خدا را دوست دارم چون مهربان است .
چون فقط اوست که وقتی از عشق سخن میگویم مرا دیوانه خطاب نمیکند.
اما از جدایی نفرت دارم چون او بود که دستهای مارا از هم جدا کرد و من دیگرهیچوقت او را متعلق به خود ندیدم.
اما هنوز امیدوارم به دیدن دوباره او هر چند که دیگر دستهایش گرمی همیشگی را ندارد.
و من بعد از رسیدن به این آرزوبا خیال راحت چشمهایم را میبندم و از این دنیا به آن دنیا سفر میکنم.
هنوز به دیدن او زنده ام
چرا؟
نمیدانم
چون هنوز دوستش دارم.
چون دلم برایش تنگ شده.
چرا مرا نخواست؟
چرا رهایم کرد؟
چرا مرا کشت؟
چرا؟
چرا؟
چرا؟
نگاهم کن
با توام بله تو
تویی که میپنداری تنهایی
تویی که قلب کوچک و مهربانت یه دنیا غصه داره
تویی که دستانت از غم دوری حس نوشتن نداره
تویی که فکر میکنی توی دنیا یک ستاره ام نداری
تویی که میپنداری هیچکس تو را دوست ندارد
من تورا دوست دارم
نزدیک تر بیا
دستانت را به من بده میخواهم تو را با خود به اوج رویا ببرم
بدان تو هیچوقت تنها نیستی من با توام
با تو که بهترینی با تو که پر از حس عاشقی هستی
میخواهم بدانی که هرگز تنها نیستی
من همیشه با توام و در کنارت هر کجا که باشی
من با توام و از تو حمایت میکنم
هیچکس در این دنیا تنها نیست
حتی اون کسی هم که توی آسمون یه ستاره نداره خدا رو داره
و این بزرگترین نعمت است
چرا اینگونه مرا مینگری؟
متعجب شده ای
!این منم که میگوییم دوستت دارم
تو بهترینی عزیزترینی میخواهم که بمانی و همیشه باشی
.دورترین فاصله ها برای من نزدیک ترین راه برای توست
تقدیم به علی عزیزم که ستاره ای درخشان در آسمان من است
سبز و سفید و قرمز سه رنگ آسمونی
پرچم ملی ماست ایران پاک و زیباست
وطن عزیزه عشقه خاک وطن بهشته
ایران صلح و امید پرچم نور و خورشید
عشق وطن تو خونم تا جون دارم می مونم
هیچ جا وطن نمیشه آسمونش همیشه
آبی صلح و نوره وطن چه پر غروره
ایران وطنم وطن عزیزم برای تو مینویسم برای تو که بیشتر از جانم دوستت دارم.
هرگز تو را ترک نخواهم کرد زیرا اینجا وطن من است.
خاک سرزمینم را میبوسم زیرا اینجا خانه من است.
خانه ای سبز پر از مهر و صفا پر از صلح و دوستی.
کشورم را دوست دارم ایرانم را دوست دارم زیرا پر از زیبایی است.
از تخت جمشید تا سی و سه پل.اینجا پر از زیبایی است پر از محبت و عشق.
از خلیج فارس تا خزر همه ایران سرای من است.
وطنم وطنم ای ایران من دوستت دارم و تا آخرین لحظه واپسین نفسم با تو خواهم ماند.
دوست دارم روی خاک تو جان بسپارم.
تا آخرین نفس تو را دوست دارم ای ایران ای سرزمین سبز من.
با تشکر از تمامی دوستانم که تولدم اومدن و شادی برام آوردن
با تشکر از
شمیلا و فرهاد-رامین و روشنک-پدرام-علی-رضا-قدیر-مهسا و عشقش-
بهونه-مجتبی-آرش جون و مامان باباش-پارسا -روح الله