My Destiny

My Destiny

My Destiny

My Destiny

وقتی شوهر آدم برنامه نویس باشه

شوهر:  سلام ، من Log in کردم.
زن: لباسی رو که صبح بهت گفتم خریدی؟
شوهر:Bad command or File name
زن: ولی من صبح بهت تأکید کرده بودم
شوهر:Syntax Error, Abort, Retry, Cancel
زن: خوب حقوقتو چیکار کردی؟
شوهر:File in Use, Read only, Tryafter some Time
زن: پس حداقل کارت عابر بانکتو بدهبه من.
شوهر:Sharing Violation, Access Denied
زن: می‌دونی، ازدواج با تو واقعاً یکتصمیم اشتباه بود.
شوهر:Data Type Mismatch
زن: تو یک موجود به‌درد نخور هستی!
شوهر:By Default
زن: پس حداقل بیا بریم بیرون یه چیزیبخوریم.
شوهر:Hard Disk Full
زن: ببینم می‌تونی بگی نقش من توزندگی تو چیه؟!
شوهر:Unknown Virus Detected
زن: بله؟!! مادرم چی؟
شوهر:Unrecoverable Error
زن: و رابطه تو با رئیست؟
شوهر:The only User with Write Permission
زن: تو اصلاً منو بیشتر دوست داری یاکامپیوترتو؟
شوهر:Too Many Parameters
زن: خوب پس منم میرم خونهٔ بابام.
شوهر:Program Performed IllegalOperation, It will be Closed
زن: خوب گوشاتو بازکن، من دیگه برنمیگردم!
شوهر:Close all Programs and Logout foranother User
زن: می دونی، صحبت کردن باتو فایدهنداره، من رفتم.
شوهر:Its now Safe to ShotDown

همسر عزیزم

همسر عزیزم

قبل از اینکه تو از مسافرت برگردی ، فقط می خواستم که در مورد یک تصادف خیلی خیلی کوچکی که من با ماشین خودم وقتی که می خواستم آن را در پارکینگ بگذارم  داشتم ،خوشبختانه برای من اتفاق بدی نیافتاد و من صدمه جدی ندیدم ، پس اصلا نگران حال من نباش.  من داشتم از به خانه بر می گشتم و زمانی که می خواستم ماشین را در پارکینگ بگذارم ،اشتباها  به جای اینکه پایم را بر روی ترمز بگذارم ، پدال گاز را فشار دادم. در پارکینگ اندکی خم شد ، اما خوشبختانه ماشینم بعد از اینکه به ماشین تو خورد ، ایستاد. من واقعا متاسفم ، اما میدانم که تو با قلب مهربان و شخصیت بزگوارانه ای که داری ، مرا خواهی بخشید. نمیدانی که چه اندازه تو را دوست دارم مهربانم.

یک عکس از صحنه تصادف برایت می فرستم تا خیلی نگران نباشی.

http://night-skin.com/up/images/d17ahf6ejygrqak2i2.jpg

پلیس راهنمایی نابغه

برای دیدن این پلیس نابغه به ادامه مطلب بروید ادامه مطلب ...